آزمایش NT
روز 93/02/03 نوبت آزمایش غربالگری بود و من بازم استرس داشتم نکنه مشکلی پیش بیاد
اول با بابایی رفتیم پیش عمه زهرا واسه سونو گرافی بابایی هم اومد تو اتاق تورو تا حالا ندیده بود عزیزم فکر نمیکرد این شکلی شده باشی زیر زیرکی نگاش کردم دیدم داره اشک میریزه خودمم گریه م گرفت
تو وروجک همش بالا پایین میپریدی ... میچرخیدی ... یه کار جالب دیگه ات این بود که همش دستت رو میبردی سمت سرت ....
بابات از این حرکتت خیلی خوشش اومد هنوزم بعضی وقتا اداتو در میاره
اینم عکست ..........
همه چیز خوب بود خدارو شکر
بعد با بابایی رفتیم آزمایشگاه نیلو آزمایش خون دادم فرداشم جوابشو گرفتم بازم خدارو شکر همه چیز خوب بود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی